ایلیاایلیا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

عزیز دل مامان بابا

ایلیا و تفنگ هایش...

و اما پسرک عاشق تفنگ است و هر بازی خشن دیگری ...شمشیر یا به قول خودش مختار را عاشق است و اتاقش پر است از تفنگ هایی با شکل ها و صداهای متفاوت که بعضی مواقع عجیب صدایشان روی اعصاب است ولی انوقت که ذوق .ود.انه اش را و آن جدیتی که در بازیش هست انگار که  واقعا دستگیر کرده است دزدان را و به قول خودش حالشونو جا آوردم الان میزنمتون ...خوب پکوندمشون....خنده ام می گیرد و سعی می کنم کنار بیابم با این صداهای روی اعصاب که این روزها دنیای پسرک شده اند...و من که فراری ام از بازی های پر تنش این روزها به یمن بازی های پسرک یاد گرفته ام اسم انواع و اقسام تفنگ ها را پسرک راه می رود و یه قول خودش یا با کلت یا با بی چها رچهار یا ارپیچی می کشد دزدان ...
24 فروردين 1393

زمستان 92

 ...امسال حیاط کوچک خانه مان با تمام وجود حس کرد حضور سرد و سفید زمستان را...و ÷سرک یک دل سیر برف بازی کرد و خندید و من با وجود انکه میانه خوبی با برف  و زمستان ندارم ÷ا ب1ای ÷در و ÷سر دویدم و خندیدم ...نگاهشان ی کنم ÷در و ÷سر را می گویم..دنیایم هستند و من بدون انها هیچم..بارالهی سلامت بدارشان ...           ...
24 فروردين 1393

کارگاه مادر و کودک...

پاییز است و من و پسرک دوسال و هشت ماهه به کلاس می رویم.کارگاه خلاقیت مادر و کودک...خوب بود پسرک چیزهای خوبی یاد گرفت البته در کنار تمام شیطنت هایش و از کلاس فرار کردنش به بهانه تشنه ام هست و گرسنه ام هست پیش من می آمد و من در عین حال که حرص می خوردم خنده ام می گرفت به زیرکی پسرک و یاد مهربان همسرم  می افتادم که او هم عجیب تا همین چند سال پیش هم از این ترفندهای زیرکانه البته از نوع زیرکانه ترش بی بهره نبوده است!!! جشن روز کودک و کیکی که برای جشن پسرک پختم!!واما روز کودک پسرک از طرف کلاس به خانه بازی رفت و یک دل سیر بازی کرد و شیطنت و من انروز از شادی او دنیا دنیا شاد شدم...بارالهی همیشه همیشه شاد باشد و س...
24 فروردين 1393
1